عامل اصلی موفقیت چیست؟
آنجلا داکورث، استاد دانشگاه پنسیلوانیا، در یک سخنرانی جذاب میگوید که وقتی به عنوان استاد وارد دانشگاه شدم با تعدادی پژوهشگر شروع به مطالعه برای رسیدن به جواب این سوال کردیم؛ از دانشکده افسری گرفته تا شرکت های بزرگ را بررسی کردیم تا ببینیم عامل اصلی موفقیت افراد موفق چه بوده است، از ضریب هوشی، هوش اجتماعی بالا، ظاهر خوب و… هیچکدام عامل اصلی نبود؛
تنها عامل و کلید اصلی که طی تحقیقات به آن رسیدیم چیزی نبود جز ثابت قدمی.
دقیقا در آموزش هم همین داستان وجود داره.آنهایی موفق ترند که منظم ترند، با پشتکار هستند، جدی هستند و ثابت قدم.
دکتر سامان سلامیان نه تنها به عنوان یک معلم، بلکه به عنوان یک روانشناس تربیتی و آموزشی که سال هاست، با دانشآموزان زیادی در کلاسها، کار کرده و بعضی از آنها را در طول زمان زیر نظر داشته است.
یکی دیگر از مشکلات مسیر موفقیت محصلین را “انگیزه” میداند و معتقد است ابن مشکل با سخنرانیهای زرد انگیزشی درمان و برطرف نخواهد شد چرا که یک جلسه انگیزشی با وجود تحریک آنی مخاطب به فعالیت، نمیتواند در طول زمان، فرد را روی ریل کار و تلاش و فعالیت و تحمل مشکلات مسیر نگاه دارد.
دکتر سلامیان معتقد است بزرگترین چالش پیش رو در آموزش بی انگیزهگی در یادگیری است.
حتی در مدارس تیزهوشان و مدارس برند هم سخنرانی انگیزشی در حکم حرف زرد شده است در نسل نوجوان فعلی تعداد افرادی که زیاد میدانند، افزایش یافته و سطح کلی آگاهی جامعه بالا رفته است و قطعا با روشهای سنتی نمیشود در آموزش و یادگیری موفق شد.
به نظر دکتر سامان سلامیان، بهترین راهکار نفوذ در ذهن نسل جوان، دادن اطلاعات غیر احساسی است . ضمنا نسل زد یا آلفا یا …. فقط راهکارهایی را قبول می کنند که زود بازده باشد.
نسل جدید، نسل بی حوصله است توصیههای ،حوصله ای را دوست ندارند .
و اما برای مشکل انگیزه و احیای دانش آموزان بی انگیزه چه باید کرد؟
دانشآموزان خوب به ۴ دلیل انگیزه خود را از دست میدهند:
انگیزه یعنی اراده انجام کار با شروع به موقع و نه به تعویق انداختن آن، ایستادگی کردن در مقابل انواع حواسپرتیها و تلاش ذهنی کافی برای موفق شدن که مجموع این عوامل ۴۰درصد از موفقیت پروژههای تیمی را شکل میدهند.
در حالیکه معلمان اغلب نسبت به این مساله که چگونه میتوانند شاگردانی که فاقد انگیزه هستند را بهطور موثر هدایت کنند، آگاهی کافی ندارند.
بررسی تحقیقات در رابطه با ایجاد انگیزه نشان میدهد که کلید حل این مساله برای معلمان ابتدا این است که به ریشه و دلیل انگیزه نداشتن پی ببرند و سپس یک استراتژی هدفمند را دنبال کنند.
دلایل نداشتن انگیزه به چهار دسته تقسیم میشوند. هر قسمت را تله انگیزشی مینامیم. نام آن ها عبارتند از:
- عدم تناسب ارزشها
- فقدان خودکارآمدی
- احساسات ناخوشایند و
- خطای تخصیص.
چهار تله انگیزشی و استراتژی هدفمند
در اینجا به شرح این چهار تله انگیزشی و استراتژی هدفمند هر یک از آنها میپردازیم تا به دانشآموزان جهت برونرفت از آنها کمک کنیم:
عدم تناسب ارزشها: انجام این کار برای من اهمیت ندارد.
وقتی یک کار یا وظیفه با آنچه برای محصل ارزش تلقی میشود ارتباط نداشته باشد، آنها انگیزه خود را برای انجام آن از دست خواهند داد.
اغلب پیش میآید که معلمان فکر میکنند آنچه برای خودشان انگیزه ایجاد میکند باید برای کارمندانشان هم همان انگیزه را ایجاد کند. با شاگردان خود گفتوگوی باز و آزاد داشته باشید و بفهمید موضوعات موردتوجه آنها کدام هستند و چگونه میتوانید این ارزشها را به کارشان ربط دهید.
انواع گوناگونی از ارزشها وجود دارند که شما میتوانید از آنها استفاده کنید. یکی از آنها بطور مثال ارزش علاقه است. به عبارت دیگر اینکه یک کار یا وظیفه تا چه اندازه از لحاظ فکری قانعکننده است. برای انجام این کار، رابطه میان آن وظیفه و آنچه در نظر محصل ذاتا جذاب است را پیدا کنید.
فقدان خودکارآمدی:
فکر نمیکنم قادر به انجام این کار باشم وقتی محصل به این باور میرسند که فاقد ظرفیتهای لازم برای انجام کار هستند، انگیزهای برای انجام آن نخواهند داشت.
به محصل احساس اعتمادبهنفس و شایسته بودن بدهید. این کار به روشهای گوناگونی انجام میشود. یکی از این روشها این است که به زمان گذشته اشاره کنید که در آن توانستهاید از پس چالشهای مشابه برآیید. شاید بتوان به دیگران اشاره کرد که چالشهای مشابهی داشتهاند و بر آن غلبه کردهاند، همانطور که محصل شما هم میتواند چنین کند.
همچنین میتوانید با تقسیم مدیریت شده یک کار به چند وظیفه کوچکتر به این هدف دست یابید. از آن ها بخواهید بیشتر تلاش کنند و در ضمن این اطمینان را به آنها بدهید که تلاش بیشتر به موفقیت منتهی خواهد شد. خوب است معلمان چنین دانشآموزانی را در زمان انجام کار مورد حمایت بیشتری قرار دهند.
احساسات ناخوشایند: برای انجام این کار بیش از حد ناراحت هستم.
وقتی دانشآموزان در احاطه احساسات منفی مثل هیجان، خشم یا افسردگی باشند، برای انجام کار انگیزهای نخواهند داشت.
به آنها بگویید میخواهید دلیل ناراحتیشان را بدانید و به طریق گوش دادن فعال به سخنان آنها توجه کنید. با آنها موافقت یا مخالفت نکنید. به محصل نگویید که باورهای خودش باعث ناراحتیاش است و هیچ قضاوتی درباره او نکنید. وقتی افراد احساس کنند که دیگران آنها را درک میکنند، احساسات منفیشان کمی نرمتر میشود.
گاهیاوقات افسردگی از این باور در محصل نشات میگیرد که آنها از درون به اندازه کافی خوب نیستند و کنترل امور از دست آنها خارج میشود. در این مواقع خوب است به آنها گوشزد کنید که آنها «درهمشکسته» یا «ناکافی» نیستند اما تنها کاری که باید بکنند این است که تلاش بیشتری در جهت استراتژیهای موثر به خرج دهند و زمان بیشتری را صرف این مساله کنند.
خطاهای تخصیص: نمیدانم مشکل از کجا بود
وقتی شاگردان شما نمیتوانند به طور دقیق دلیل کشمکش در کار خود را شناسایی کنند یا زمانی که کشمکشهای خود را به علتهایی ورای کنترل خود نسبت میدهند، قادر نخواهند بود انگیزه لازم را برای انجام آن کار داشته باشند.
به محصل کمک کنید به طور واضح به علت کشمکش در کار خود فکر کند. خطاهای تخصیص زمانی قابل سرزنش هستند که به نظر برسد دانشآموزان به دنبال بهانهای برای انجام ندادن کار میگردند. اینکه به محصل کمک کنیم تا متوجه شود دقیقا به چه دلیل انجام این کار برای او غیرقابل تحمل است میتواند به آنها کمک کند از طفره رفتن اجتناب کنند. اگر آنها از دلایلی که خارج از کنترل آنهاست صبحت به میان آوردند، دلایل دیگری را به آنها بگویید که در کنترل آنهاست.
امید است معلمان با بکارگیری این راهکارها بتوانند، مسیر موفقیت را برای فراگیران بیانگیزه خود هموار کنند.
در صورتیکه فرزند شما، دچار بیانگیزگی تحصیلی است میتوانید با کارشناسان روانشناس مدرسه تخصصی ریاضی با شماره ۰۲۱۲۶۶۴۵۱۶۱ در تماس باشید.
ایشان با همکاری موسسه روانپناه بهترین راهکارهای رفع بیانگیزگی تحصیلی را به شما نشان داده و در مسیر حل مشکل با شما همراه و همدل خواهند بود.